سفر نامه شمال
عشق جاودان من
چند روزی که هفته گذشته تعطیل بود به دلیل علاقه ی وافر جنابعالی به دریا و شنا تصمیم گرفتیم بریم شمال
اول می خواستیم با دایی محمد بریم ولی بنا به دلایلی نشد , و بعد قرار شد که با خاله فاطمه بریم.
خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت , کلی تو دریا و تو ماسه ها با بچه ها بازی کردی , یه شب تا صبح کنار دریا بودیم , تو همون دو سه روزه پنج شش باری رفتین شنا, قایق سواری,جنگل گلستان,عباس آباد و چند جای دیگه هم رفتیم ولی از هیچکدوم از اون جاها نتونستم عکس بگیرم آخه دوربین همون اول کاری خراب شد و غیر از چند تا عکس تو دریا که همون روز اول ازت گرفتم دیگه هیچی عکس نشد که بگیرم و در نتیجه ضد حال اساسی خوردیم.
البته عیبی نداره دفعه بعد حسابی از خجالت دوربین در میام که دیگه هوس نکنه جاهای حساس خراب شه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی