خییییییییییییلی ناراحتم.
پسرم,خوشکلم,نفسم
سلام خوبی؟خوشی؟سلامتی؟دماغت چاقه؟خب خدارو شکر که تو خوبی,من که حال درست حسابی ندارم میدونی چرا؟بذار برات بگم.......
دوشنبه من وسارا (برادرزاده عزیزم) خیر سرمون رفتیم استخر (که از دماغمون در اومد)من قبل از اینکه بریم تو آب انگشترم رو درآوردم و گذاشتم تو کیفم وقتی هم که کارمون تموم شد اصلا تو کیفمو نگاه نکردم و اومدیم خونه.
روز بعدش که رفتم سر وقت کیفم که برش دارم دیدم واااااااااااااااااااااااااااای جا تره و بچه نیست اثری از انگشتر نبوداین انگشتر و خیلی دوسسسسسسسسست داشتم آخه بابایی عیدی برام گرفته بود.
همه جا رو گشتم تمام خونه رو زیر و رو کردم ولی نیست که نیست حتی رفتم استخر و توی همون کمد رو هم گشتم نبود که نبودانگار یه قطره آب شده و رفته تو زمین.بعضی وقتا با خودم میگم:نکنه از ما بهترون ها برداشتنآخه من مطمئنم تو کیفم گذاشتم ولی حالا نیست این روزا حال و روز من اینه الهی فدات شم که همش دعا میکنی که پیداش بشه.
اینم از استخر رفتن ما.