ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
 کیان نازنین من کیان نازنین من، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♛ایمان هدیه آسمان♛

فنچ!!!!!!!

1392/9/10 7:51
نویسنده : مامان
1,029 بازدید
اشتراک گذاری

وروجکمممممم

دیروز درس شیریندروغگوعلوم داشتین مثل اینکه در مورد پرنده ها بوده,بعد معلمتون گفته:هر کی هر پرنده ای تو خونه اش داره یا پرنده رو بیاره یا یه تحقیق در موردش,ما تو خونه مون فنچ داریم ولی من که نمیتونستم بهت اجازه بدم فنچهای عزیـــــــــــــــــــزم رو ببری مدرسه و احتمالا ظهر جسدشون رو برام بیاری!!!هر چند خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی اصرار کردی که خودشون رو بهت بدم ولی شرمنده عشــــــــــــــــــــــــقم نمیشه خجالت بنابراین راه دوم رو انتخاب کردم و شروع کردم به سرچ کردن تو اینترنت برای تحقیق....

همینجور که داشتم مطالب رو میخوندم تو یکی از وبلاگها یه آقایی یه خاطره ی تلخ از فنچاشون نوشته بودن که بر اثر بیتوجهی خودشون فنچاشون بر اثر گرسنگی مرده بودن,این باعث شد که من هم یاد یه خاطره ی ناراحت کننده و وحشتناک از فنچام بیفتم........

تابستون دو سال پیش بود که ما یه هفته ای رفته بودیم مسافرت , برای فنچها هم غذا و هم آب به اندازه ی کافی گذاشته بودم و فکر هم نمیکردم اتفاقی براشون بیفته ولی وقتی اومدیم همینکه نزدیک قفسشون شدم,

 

وای چه صحنه ای دیدم دلم براشون کبـــــــــــــــــــــــــاب شد,خیییییییییییییییلی ناراحت شدم , یکی از فنچای بینوای من یه تیکه نخ از کاور پارچه ای قفس دور گردنش گره خورده بود و از میله ی لونه اش آویزون شده بود یعنی انگار کسی دارش زده بودگریه

ایــــــــــــــــــــــــنقدر ناراحت شدم که خدا میدونه , اون یکی دیگه اصلا بیچاره از تو لونه بیرون نیومده بود,فکر کنم ترسیده بود به سرنوشت دوستش یا همسرش دچار بشه.....

البته چند دفعه که شما نجاتشون دادی فرشتهمن نمیدونم اینا با نخها چیکار دارن ,هر چی هم نخها رو میکنم ولی انگار دوباره در میان....

ای بابا بشینین سر جاتون دیگگگگگگگگگگگگهعصبانی

فنچ رنگین کمانی

خداوکیلی همه ی مخلوقات خداوند در نوع خودشون قشنگن ولی فنچ یه چیز دیگه ست,ظریف و زیبا و شلوغ پلوغلبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان کوروش
10 آذر 92 13:15
سلام مامان مهربون ممنون که پیش ما اومدید ماشالله چه گل پسر نازی دارید خداوند نگهدارش باشه
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان نازنین جون
10 آذر 92 13:19
حالا تحقیقی که نوشتی خوب از کار در اومد؟
مامان
پاسخ
بیست بیست
الهام مامان علیرضا
10 آذر 92 22:19
وااااااااااااااای چقدر تلخ دلم یه جوری شد خیلی ناز هستند خیلی مراقبشون باشید من برای همین موجود زنده تو خونه ام نمیارم یه مدت گل داشتم ولی دیدم تا میخوام برم شهرستان باید کلید بدم به همسایه دیگه بی خیال شدم
مامان
پاسخ
این فنچ ها رو هم وقتی ایمان کوچیک بود به اصرار خودش خریدیم ولی بعد از چند وقت دیگه دوستشون نداشت و شد فنچهای عزیــــــــــز من,وگرنه منم زیاد با جک و جونورا میونه ای ندارم
مامان عرفان
11 آذر 92 9:47
واااااااااااي چه سرنوشت تلخي داشته اون فنچ بيچاره
مامان
پاسخ
آره واقعا,نمیدونین چه حال شدم وقتی اون بدبخت رو اونجوری دیدم؟؟؟دقیقاااا
مامان عرفان
11 آذر 92 9:48
من از پرنده ها مي ترسم . نمي تونم بهشون دست بزنم .
مامان
پاسخ
چــــــــرا؟؟؟؟؟؟به این قشنگی,من از حیوونا بدم میاد ولی پرنده هارو خیلی دوست دارم
پرهام ومامانش
11 آذر 92 12:02
حالا خوب فنچ بود کاسکو بود چی میکردی؟
مامان
پاسخ
واقعاااااا!!!!
آیدا
11 آذر 92 12:04
عجب فنچ های بازیگوشییییییییییییییییییییی
مامان
پاسخ
مامان بردیا
12 آذر 92 6:25
وای اون رنگین کمانی چه نازه............چقد بد.دلم کباب شد
مامان
پاسخ
خیـــــــــــــــــــــلی منم همینطور
پگاه مامان آرتین
12 آذر 92 10:09
عزیزم خیلی فنچای قشنگی بودن همشون نازن ولی رنگین کمانیه تسخیرکنندست.روحمو شادکردی.ممنون
مامان
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم,قابلی نداشت
طرلان
12 آذر 92 19:06
مادر شوهر منم داره اما هر هفته یکی میمره اونم میره دوباره واسه نره یه جفت میخره.بهش میگم منم بمیرم انقدر زود واسه پسرت دست به کار میشی؟میخنده میگه اخه فنچ بیچاره از غصه دق میکنه... .....جوابو داشتی دیگه..
مامان
پاسخ