مامان دانش آموز!!!!
عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم
دیروز با هم معلم بازی کردیم,من شدم دانش آموز تنبل و هیچی یاد ندار!!شما هم شدی آقای معلم خیــــــــــــــــــلی مهربون
دیکته ی من که افتضاح شد,همش غلط بود و من هم در حال عذرخواهی بودم و به معلمم قول میدادم که این دفعه ی آخر باشه و دفعه ی دیگه حسابی میخونم....
آقای معلمم که الهی قربونش برم همه ی اشتباهاتم رو ندیده گرفت و خودش اصلاحشون کرد و بهم بیست داد
بعضی کلمه ها که خوندنشون برات سخت بود رو میگفتم:ایمان بده من برات بخونم,خیلی جدی میگفتی:ایمان کیه؟؟!!من آقای معلمم دیگه ایمان نیستمفدات شم معلم کوچولوی خودمممممم,بعد با دستت روی کلمه های دیگه رو میگرفتی و فقط همون یک کلمه رو بهم نشون میدادی...
چهار بار من بیچاره مجبور شدم املای غلط بنویسم و از خودم و شما خجالت بکشمتازه به من یکی که قانع نبودی بابایی بنده خدا هم مجبور شد برگرده به دوران دبستان
خیلی خوب بود,مخصوصا برای خوندنت ,از این به بعد برنامه ی هر روزمون اینه:4یا 5 تا دیکته از من یه دونه ناقابل از جنابعالی!!!آخه این انصافه واقعا!!!؟؟؟