ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
 کیان نازنین من کیان نازنین من، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♛ایمان هدیه آسمان♛

جشن پایان سال

1392/3/8 0:45
نویسنده : مامان
1,090 بازدید
اشتراک گذاری

پسر نازنین من

امروز آخرین روز مهد و روز جشنتون بودهورا

همه چی عالی بود مخصوصا تو عزیز دلم,اینقدر قشنگ نقشتو اجرا کردیو شعرا رو خوندی که کیف کردم.ماچ

سرود جمهوری اسلامی,نمایش شهر گربه ها,نمایش گل گندم,نمایش انگلیسی ,چند تا

شعر و دکلمه قشنگ.خلاصه که خیلی خوب بود در ضمن عکس با

لباس فارغ التحصیلی.فدات بشم الهی چقدر این لباس بهت میومد.ماچ     

خیلی خوب شد که جشنتون رو امسال زود برگزار کردن,آخه خونه مون

یه کوچولو از مهد دور شده تنبلی میکردی بری,در ضمن شبا هم برای خوابیدن

خیلی اذیت میکردی حالا دیگه آزادی هر چقدر دلت میخواد بیدار بمونی.

عزیز من

قلب

 

نمایش شهر گربه ها

 

فداتتتتم مامانم.

مربی ایمان طاهره جون و مدیر مهد که خیلی از اول سال زحمت کشیدن و واقعا فعال بودن.

 

این هم جایزه ایمان جوووووووونی.                                                          

و این هم متنی که مربیتون براتون نوشته بود:

گل زیبای من

من و تو مدتی را در کنار یکدیگر در یک کلاس گذراندیم.

در ظاهر تو شاگرد من بودی و من معلم تو و براستی که هر دو معلم یکدیگر بودیم.

من به تو چگونه زندگی کردن را آموختم اما در کنار تو صفا و محبت خالص دوران کودکی را دوره کردم و آنچه را که در اجتماع بزرگان از یاد برده بودم به خاطر آوردم.

عزیزم

دلم میخواهد در هر سنی که هستی , قلب پاک دوران کودکی را در ضمیر خود نگه داری و از وابستگیهای نازیبای مادی دوری کنی.

آرزوی لبی همیشه خندان و قلبی آکنده از طراوت و شادی را برای تو دارم.

مربی تو:طاهره برسلانی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان امین
7 خرداد 92 8:59
ایمان جونم، ایشالا جشن فارغ التحصیلیت عزیزم


ممنون خاله جون.
الهام مامان علیرضا
7 خرداد 92 10:18
مبارکه ایمان عزیزم
ماشاله خوش تیپ تره ایمانِ ما از همه بچه ها.ایشاالا فارغ التحصیلی دکترا



وای خاله جونی اعتماد به نفسمو بردی بالا!!!!ممنون.
مامان آرمان
7 خرداد 92 20:48
سلام مامان مهربون و سلام به پسر خوب ایمان عزیز

ممنون از اینکه به ما سر زدید و با نظر دلسوزانه و پر از محبتتون من را راهنمایی کردید.

از اینکه دوست جدیدی مانند شما پیدا کردیم خوشحالیم.فقط متاسفانه تا کمتر از یک ماه دیگه خیلی سرم شلوغه و در این مدت شاید نتونم بهتون سر بزنم.البته هنوز هم نظر دوستان را نتونستم تایید کنم.

دوست دارم سر فرصت مناسب و با حوصله بهتون سر بزنم و بیشتر با هم آشنا بشیم.

شما با افتخار به جمع دوستان ما پیوستید.











مامان مرضیه
8 خرداد 92 2:03
ایمان عزیز ما همیشه و تو همه کارا تکه
دردونه ای خاله ای
ایشالله جشنفارغ التحصیلیت در مقاطع بالاتر
بوس واسه ایمان جون خودم



ممنون خاله جونی

mamaneamirnaz
8 خرداد 92 21:33
salam azizam che khoshgelo naz ishala daneshgah beri







مامان ترنم
9 خرداد 92 10:56
مباركه . عزيزم واقعا عكسهات خيلي خوشگلن. خيلي خوردني شدي تو لباس فارغ التحصيليت.

چقدر هم لباسهاي نمايشت خوشگلن.خيلي لذت بردم از ديدن عكسهات.من كه كلي ذوق كردم .

ان شاا... جشن فارغ التحصيليت تو يه رشته خوب عزززيييييزززززم.







عمه مریم
11 خرداد 92 19:39
سلام. خوبی عمه جون؟ چه جشن قشنگی داشتی.مبارکت باشه . ایمان جون مواظب خودت باش و از این بازیهای خطرناک اختراع نکن، خیلی ترسیدم. الهی مامان و بابات تو اون لحظه چه حالی داشتن؟
همین روزا میام و می بینمت.


سلام مرسی عمه جون که بازم به من سر زدی.
دیگه اون بازیها کلا تعطیل شد برام.مامانم تا مرز ایست قلبی و مغزی پیش رفت,تا چند روز رو ویبره بود.
منتظرت هستیم عمه جون.بووووس
الهام مامان علیرضا
12 خرداد 92 0:20
سلام به ایمان جون و مامان مهربون
زودتر به روز شید که دلمون تنگه براتون



حتما,ما هم همینطور.
پرهام ومامانش
16 خرداد 92 23:01