ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
 کیان نازنین من کیان نازنین من، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♛ایمان هدیه آسمان♛

پسرم رفت کلاس اول هــــــــــــــــــــــــــــورا

1392/7/1 9:01
نویسنده : مامان
276 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم , پسر گلم

امروز اولین روزیه که رفتی مدرسه , صبح سرویست اومد دنبالت و شما رو سوار کرد و همراه با شما قلبمم رو هم با خودش برد!!!دوست داشتم خودم هم میومدم ولی نمیشه , مسیر خونه تا مدرسه اینقدر از هم دورن و بد مسیر که یک ساعت طول میکشه تا برسم مدرسه.

با وجود اینکه خیلی منتظر همچین روزی بودم ولی الآن اصلا حالم خوب نیست , نمیدونم چه حسیه هم خوشحالی و هیجان , هم ناراحتی و استرس . هم خوشحالم که داری کم کم بزرگ میشی و هم ناراحتم که با بزرگ شدنت کم کم ازم دور میشی ......

میدونم که این روند طبیعیه و همه ی مامانا این راهو باید برن ولی بازم دلم آروم نمیشه . از صبح خودم رو با هزار کار سرگرم کردم بلکه یادم بره , ولی نمیشه. هر دقیقه و هر ثانیه روبرومی . خونه بدون تو اصلا صفایی نداره , چهار ماه باهم بودن بد عادتم کرده , انگار در و دیوار خونه داره منو میخوره منتظرم زودتر ظهر بشه و تو رو ببینم.

باورت نمیشه برای همین دو ساعتی که نا الآن رفتی چقدررررر دلم برات تنگ شده......

الآن داری چیکار میکنی تو مدرسه؟؟؟؟کاش اونجا بودم ....نمیدونم خودت تنهایی از پس کارات برمیای یا نه؟؟؟با این شلوارای دکمه ای و زیپ دار اگه یه وقت خواستی بری دستشویی چجوری میخوای بازش کنی؟؟؟تو کلاس با معلم و همکلاسیهات چجوری هستی؟؟؟یه کم خجالتی هستی نمیدونم چی میشه....ای خدا هزار تا فکر تو سرمه ......

خدایا پسرم رو , هدیه آسمونیتو به خودت میسپرم ,  خدایا خودت مواظبش باش و کمکش کن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان فهیمه
1 مهر 92 10:33
سلام دوست عزیز,به سلامتی انشالله,امیدوارم هر روز شاهد پیشرفت و ترقی ایمان جون باشیدو هر لحظه موفقیتاشو تو وبلاگش ثبت کنید

حستونو درک میکنم واقعا هیجان انگیزه که نی نی کوچولوی مامان حالا بزرگ شده و داره مستقل میشه و مدرسه میره و....البته نگرانی و ناراحتیای خاص مادرانه رو هم به همراه داره




سلام عزیزم , ممنون از محبتت.مرسی که اومدی.


مامان بردیا
1 مهر 92 22:45
ای خواهر...بیخودی غصه نخور...من بچه هارو میبینم دیگه.همون چند دقیقه اول دلتنگن و بعدشم هیچ...بچه های ماهم که دیگه خودت میدونی
خودتو اذیت نکن.درکت میکنم.منم این روزام با عذاب وجدان و گریه میگذره


تا این بچه ها بزرگ بشن آدم چقدر باید خون دل بخوره.
مامان آرش و آیناز
5 مهر 92 10:57
سلام کلاس اولی شدن ایمان جون مبارک
عزیزم غصه نخور بچه ها زود عادت میکننمنم همینطور بودم روزی که ارش کلاش اولی شداما زود عادت کرد


مرسی گلم