پسرم رفت کلاس اول هــــــــــــــــــــــــــــورا
عزیز دلم , پسر گلم
امروز اولین روزیه که رفتی مدرسه , صبح سرویست اومد دنبالت و شما رو سوار کرد و همراه با شما قلبمم رو هم با خودش برد!!!دوست داشتم خودم هم میومدم ولی نمیشه , مسیر خونه تا مدرسه اینقدر از هم دورن و بد مسیر که یک ساعت طول میکشه تا برسم مدرسه.
با وجود اینکه خیلی منتظر همچین روزی بودم ولی الآن اصلا حالم خوب نیست , نمیدونم چه حسیه هم خوشحالی و هیجان , هم ناراحتی و استرس . هم خوشحالم که داری کم کم بزرگ میشی و هم ناراحتم که با بزرگ شدنت کم کم ازم دور میشی ......
میدونم که این روند طبیعیه و همه ی مامانا این راهو باید برن ولی بازم دلم آروم نمیشه . از صبح خودم رو با هزار کار سرگرم کردم بلکه یادم بره , ولی نمیشه. هر دقیقه و هر ثانیه روبرومی . خونه بدون تو اصلا صفایی نداره , چهار ماه باهم بودن بد عادتم کرده , انگار در و دیوار خونه داره منو میخوره منتظرم زودتر ظهر بشه و تو رو ببینم.
باورت نمیشه برای همین دو ساعتی که نا الآن رفتی چقدررررر دلم برات تنگ شده......
الآن داری چیکار میکنی تو مدرسه؟؟؟؟کاش اونجا بودم ....نمیدونم خودت تنهایی از پس کارات برمیای یا نه؟؟؟با این شلوارای دکمه ای و زیپ دار اگه یه وقت خواستی بری دستشویی چجوری میخوای بازش کنی؟؟؟تو کلاس با معلم و همکلاسیهات چجوری هستی؟؟؟یه کم خجالتی هستی نمیدونم چی میشه....ای خدا هزار تا فکر تو سرمه ......
خدایا پسرم رو , هدیه آسمونیتو به خودت میسپرم , خدایا خودت مواظبش باش و کمکش کن.