از دست تو وروجک!!!!!!!
فسقلی تو راهی من
امروز منو نصف عمر کردی !! امروز از صبح که بیدار شدم احساس کردم حرکتات کم شده , من که اصلا اصلا علاقه ای به شیرینی جات ندارم ولی به خاطر وجود نازنینت چای شیرین درست کردم با خرما خوردم گفتم شاید یه حرکتی بکنی ولی فایده ای نداشت , تا بعدازظهر صبر کردم حرکت داشتی ولی خیلی آروم و آهسته از بدشانسی دکترمونم امروز نبود , این قانون طبیعته که دقیقا زمانی که به یه چیزی احتیاج داری اون چیز در دسترست نیست خلاصه عصری رفتم درمانگاه نزدیک خونه تا ببینم چته
اونجا صدای قلبتو گذاشت و گفت خوبه ولی برای اطمینان خاطر سونوگرافی نوشت , با بابایی و ایمان جونم رفتیم سونوگرافی و ایمان اونجا برای اولین بار تو رو دید دکتره خیلی مهربون بود و همه ی قسمتای بدن کوچولوت رو یکی یکی هم به من و هم به ایمان نشون داد , قیافه ی ایمان خیلی بانمک شده بود , یه جوری با تعجب بهت نگاه میکرد , از همه جالبتر براش قلب کوچولوت بود که داشت برای خودش تالاپ تولوپ میکرد , و همینطور بهمون گفت : که بچه چرخیده و عرضی شده , یعنی از حالت ایستاده خارج شده و به حالت خوابیده دراومده وضعیتت خوب بود و گفت : فعلا مشکلی نیست , همه چی نرماله , حرکت هم داشتی ولی خفیف بود و من متوجهش نمیشدم ولی تو مانیتور قشنگ مشخص بود , یکسره دست و پای کوچولوت تکون میخورد.خدا کنه این دو ماه هم زودتر بگذره و من از دست این استرسها راحت بشم
توی فسقلی فقط میخواستی منو نگران کنی !! دقیقا از وقتی از سونوگرافی اومدم حرکتات شروع شده , خب آخه وروجک اگه از صبح همینطور حرکت میکردی چی میشد ؟؟؟!!!