ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ایمان من,عشق من,پسر عزیز من ، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
 کیان نازنین من کیان نازنین من، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

♛ایمان هدیه آسمان♛

این نیز بگذرد......

1392/11/4 10:04
نویسنده : مامان
428 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر تاج سرم

عزیـــــــــــــــــزم , منو ببخش مامان جونم که این دفعه خیلی دیر اومدم سر وقت وبلاگت اوهآخه خودت که در جریانی , میدونی که چه روزای بدی رو دارم میگذرونم و احتمالا چه روزای بدتری پیش رو خواهم داشت , این جوجه کوچولو منو کشته عصبانی

کمرم که درد میکنه , معده م که دائم اوضاعش به هم ریخته ست , سرم که یکسره گیج میخوره (اگه این قرصا نباشه که اصلا نمیتونم سرمو نگه دارم ),از همه بدتر دندونام کلافهاز یک کنار شروع کردن به درد کردن اصلا نمیتونم رو هم فشارشون بدم , غذا خوردنم که شده مثل آدمای صدساله (دیگه خودت بدون چجوری!!!)دهنم هم که آفت زده به چه بزرگی , لثه هام که همشون متورم شدن , گلوم هم که درد گرفته, نمیدونم چه سریه که همه چی با هم خراب شده من تا قبل از بارداری دندونام اینقدر مشکل دار نبود یکی دو تاش خراب بود ولی میشد نگهشون داشت تا یکسال دیگه متفکر

خلاصه اصلا حال و احوال درست حسابی ندارم , تو اینترنت خوندم که باید کالری بیشتری این روزا به بدنم برسه ولی با این اوضاع مگه میشه !!!

یکسره گرسنمه ولی نمیتونم از دست این دندونای لعنتی چیزی بخورم , دیگه این فرشته کوچولو از ذخایر ارزی باید تغذیه کنهنیشخند

بدبختی جرات هم ندارم برم پیش دکتر ولی اگه بخواد همینجوری پیش بره دیگه مجبورم برم , تازه با این اوضاع احوال ناجور من بیچاره , معلمتون توقع داره برای جشنواره ی جابر یه چیزی درست کنیم ببریم مدرسه تعجب

برو بابا دلت خوشه!!! من خودمو , خونه مو , ایمانمو بتونم راست و ریست کنم هنر کردم دیگه والا حوصله ی فکر کردن و طرح درست کردن برای مدرسه رو ندارمممممممممممممماوه

خلاصه اینه جریان این روزای ما , ایشالا زودتر تموم بشه و همه ی اینا تبدیل بشه به خاطرهلبخند

اینم یه عکس هویجوری که من خییییییییییییییییییییییییلی دوسش دارم.

تو رو با دنیا عوض نمیکنم تو خودت میدونی..............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

lمامان تارا
3 بهمن 92 22:02
سلام ایمان خان میشه خواهش کنم یه سر بیای به وب دخملی شکلک و به این دوتا گل دختر من رای بدی اگه امکان داره همین الان بیا چون دو ساعت دیگه بیشتر وقت نداره ممنون میشم عزیزم آدرسش اینه : http://dokhmalysheklak.niniweblog.com/ شماره 2 تارا شماره 10 فرناز مرررررررررررررررررررررررررررسی
مامان
پاسخ
عزیزم شرمنده تون شدم
مامان خانمی
4 بهمن 92 10:59
خدا نگهداره این پسر خوشگل رو واستون
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم , همینطور نی نی تو راهی شما رو
بهار مامانه برسام
4 بهمن 92 14:19
خصوصی
مامان
پاسخ
مامان برديا
4 بهمن 92 19:47
اي واي عزيزم چرا آخه اينجوري كلي برات غصه خوردم.ايشالا زودتر بهتر بشي خانمي واقعا كه...من بيچاره كه مجبورم همه ي كاراي جشنواره رو خودم انجام بدم
مامان
پاسخ
میبینی تورو خدا !!!برام دعا کن دستت درد نکنه خواهر , خدا از خواهری کمت نکنه این معلم ایمان که خیلی راحته,اونروز که جلسه بود بعضی مامانا میگفتن طرح بده , میگفت:این دیگه کار خودتونه * خودش رو کلا راحت کرد
مامان نازنین جون
4 بهمن 92 21:55
انشاا... که هر چه زودتر بهتر بشی
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم , فعلا که داغوووووووووووووووونم
مامان سینا
4 بهمن 92 22:45
ماشالا به این گل پسر آقا ایمان
مامان
پاسخ
مامان ترنم
6 بهمن 92 11:11
اين نيز بگذرد.... خوب اين روزها رو ميگذروني كه بعدش مي‌گن بهشت زير پاي مادران است. عزيزم با وجود اين فرشته كوچولو و ايمان گل بهترن‌ها رو داري و تحمل اين روزها برات راحت‌تر مي‌شه.
مامان
پاسخ
یعنی اگه بهشت نرم تو اون دنیا خودمو میکشمممممممممممم آره واقعا همین باعث دلگرمیمه
مامان محیا
7 بهمن 92 12:42
ان شالله ب زودی خوب میشی عزیزم.نی نی دخمله یا پسمله؟
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم , فعلا
عمه مریم
7 بهمن 92 17:02
سلام خانمی. خوبی؟ ما تازه اینترنت دار شدیم. خیلی ناراحت شدم. مواظب خودت باش تا زودتر خوب بشی. پیش دکترت هم برو . اونا یه داروهایی میدن که دردت کمتر بشه و برای بچه هم ضرر نداشته باشه. انشاا... زودتر خوب بشی. به داداشیم و ایمان جون سلام برسون
مامان
پاسخ
سلام عزیزم ,خونه ی جدید مبارک ممنون از راهنماییت , یه کوچولو دندونام و لثه هام آروم گرفتن فعلاااااااااااا تا ببینیم بعد چی پیش میاد !!! سلام برسون , مواظب خودت هم باش
عمه عاطفه جوووووووون
8 بهمن 92 22:22
غصه نخور خانمی،این شاهنامه آخرش خوشه...
مامان
پاسخ
ایشالا
مامان پارسا
10 بهمن 92 9:46
همين كه جرأت كردي واسه دومي اقدام كني كلي هنر كردي تا چشم بر هم بزاري اين چند ماهم تموم ميشه و ني ني كوچولو رو كه تو بغل بگيري همه سختي ها رو فراموش ميكني
مامان
پاسخ
آره واقعا
فهیمه
10 بهمن 92 10:21
ایشالا به زودی زود حالتون بهتر میشه و دیگه از این علایم اول بارداری خبری نیست. ایمان جون رو ببوسید.
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان برديا
11 بهمن 92 11:14
سلام خواهر.خوبي؟ چه خبر؟
مامان
پاسخ
سلام عزیزم, خبری نیست خدا رو شکر چند وقتیه ندیدمت دلم برات تنگ شده
طرلان
13 بهمن 92 19:43
ای جووونم منم این عکسشو دوست دارم...قبلا غرغرو نبودیا مامان ایمان جون خب قبل بارداری برای دندونات اقدام میکردی. عزیزم...ایشالا زودی بهتر میشی
مامان
پاسخ
عوارض بارداریه دیگه آخه گفتم تا یکسال دیگه میکشه ممنون عزیزممممممممم