ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (◕‿-)
عشقم , جونم , عمرم , عزیزم
دیروز صدای (ایـــــــــــــــ)رو هم یاد گرفتین,این یعنی چی؟؟؟؟؟!!!!!یعنی اینکه پسر گلم تمام صداهای اسم قشنگشو یاد گرفته
البته بلد بودی بنویسی ولی خب فقط چشمی , الآن دیگه خودت میفهمی صداهاش چیه و چطور نوشته میشه , به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم یه جشن کوچولو تو کلاست برات بگیریم
دیشب رفتیم شیرینی فروشی که برات شیرینی بگیریم و ببری مدرسه , خودت هم میخواستی انتخاب کنی بهت گفتم : غیر از شیرینی خامه ای و کیک خامه ای (چون برای بچه ها سر کلاس سخته)هر چی خواستی بگو.....
ده دفعه که انتخاب کردی و پشیمون شدیاز آخر کیک مغزدار گرفتی و منم امروز رفتم آبمیوه گرفتم و ظهر بردیم مدرسه.....
یه ریز میگفتی:مامانی من خودم میخوام به بچه ها شیرینی بدم.چقدر خوشحال بودی و به هر کدوم از دوستات دو سه باری تعارف کردیکلی هم دوستات خوشحال شدن و ازت تشکر کردن وبرات دست زدن, البته دوربین یادم رفت و نتونستم عکس بگیرم
خیلی خوشحال بودی و منم از شادی تو هزار برابر بیشتر
ایمان جزء سرمشقا
یه اتفاق بد هم دیشب برات افتاد,رفته بودیم بیرون و شما برای خودت بازی میکردی؛یه لحظه حواسم ازت پرت شد و افتادی کنار شمشادا فقط خدا بهمون رحم کرد که اون شاخه اش به چشمت نخورد......خدا رو شکر
الهی بمیــــــــــــــــــــــرم برات مادر,آخه یه کم بیشتر مواظب خودت باششششششششش