♛ایمان هدیه آسمان♛

پسرک من بعضی وقتا سوالایی از من می پرسی که من واقعا نمیدونم چی جواب بدم دیشب هم یکی از سوالات این بود که جادوگر چیه.چه کارایی میتونه انجام بده.اگه دستش رو بذاره رو قلب کسی میتونه درش بیاره.چه جوری جادوگر شده.کجا زندگی میکنه و کلی سوالای دیگه.من دیگه آخرش کم آوردم و ب هت گفتم خودت که بزرگ بشی می فهمی.فدای تو بشم من که تو سرت پر از سوالای جورواجوره. ...

...

...

...

عزیزم الآن از پیش دکتر اومدیم گفت که ویروس لعنتی به بدنت حمله کرده .کلی هم دارو بهت داد خدارو شکر که کار به آمپول نرسید هرچند تو مثل بزرگا به من میگی:مامانی اشکال نداره آمپول میزنم زود زود خوب میشم .الهی فدات بشم که اینقدر فهمیده ای. ...

...

عزیز دلم از امروز می خوام به طور مرتب خاطراتت رو بنویسم امیدوارم که موفق بشم. دیروز با عموها و عمه و مادرجون رفتیم بیرون.خیلی خوش گذشت ولی آخرش خیلی سرد شد و اومدیم خونه حیف که عکس نگرفتم ایشالله دفعه بعد.شب هم دایی محسن و دایی محمد اومدن و تو کلی باهاشون بازی کردی و خلاصه روز خیلی خوبی بود و تو چون خیلی خسته بودی امروز مهد نرفتی. ...