کیان با احساس من...
سلام به پسرای قند عسلم ....
یه چند وقتی بود اینترنت خونه قطع بود و به دلیل مصرف بی رویه اینترنت توسط دو عدد مادر و پسرپدر خانواده تحریم کرده بود و حاضر نبود طرح بخره و ما رو از این بی نتی دربیاره تا اینکه دیروز با اصرار بیش از حد ما , بالاخره به شرط طناب زدن ایمان و صد البته درست مصرف کردن ما اینترنتمون شارژ شد
بیشتر از این ناراحت بودم که ممکن بود شیرین کاریای کیان یادم بره و نتونم بنویسم
و اما کیـــــــــــــــــــــــــــــــان ؛ عشق من , عمر من , پسر با احساس من
چقدر خوشحالم که کیان هست , چقدر وجودش آرامش بخشه واسه خونمون , چند شب پیش کیان ظهر نخوابیده بود , در نتیجه شب ساعت هشت خوابید , چقدر از وقتی که خوابید گذر زمان کند شد , اصلا انگار شب قصد نداشت بگذره , حوصلمون سر رفت , ایمان میگه : ما چجوری قبل از کیان زندگی میکردیم , چقدر زندگی بدون کیان سخته.
خیلی پسر با محبت و با احساسیه کیان , که البته این خصلتو از باباش به ارث برده , البته نه اینکه من بی احساس باشم ولی همسرم یه چیز دیگه ست
کیان عزیز من , چپ میره راست میره , میاد بغلم میکنه و میگه : مامانی دوست دارم , مامانی جیگرم , مامانی نفسم , مامانی عمرم , من که میخوام بچلونمش فقط و همه ی وجودمو قربونیه این همه احساسش بکنم
جملات رو اینقدر شیرین و قشنگ میگه که دلم غش میره براش
بعضی کلمات رو برعکس میگه : مثلا میخواد بگه گوشی رو روشن کن , میگه : گوشی رو خاموش تن
یا میخواد بگه : صداشو زیاد کن , میگه : صداشو تم تن
قصه گفتن بلده , اِکی بود اِکی نبود میگه
شب میره پیش باباش و قصه میگن و یه قصه رو ده بار تکرار میکنه
نَیو , دوبایه , بییم , مدِسه , نُخوام , مُخوام , بسین , نتُن , پاسو , پُتلاق(پرتقال)اینها چند تا از کلماتی هستند که غلط غلوط میگه و ذهنم یاری میکنه
تو ماشین بعضی آهنگها رو که دوست نداره میگه :رد تن ولی اونایی که دوست داره میگه: این باسه
خلاصه قشنگترین سن بچه ها به نظر من همین سنّه , بینهایت شیرینه واسه من
شازده کوچولوی مامان