سوغات ایمان
دیشب رفتیم خونه دایی محمد,آخه تازه از سفر برگشتن ما هم رفته بودیم دیدنشون.از اونجایی هم که از علاقه وافر شما به حیوونای وحشی و خشن اطلاع دارن برای شما هم سوغاتی یه دایناسور خوشکل آورده بودن.[دست دایی جون شما و داداش جون خودم و زندایی جون و نازی جون دختر دایی که شما همه شونو خیلی دوست داری درد نکنه] راضی به زحمت نبودیم اینم دایناسور ایمان البته میدونم که این بینوا مهمون دو روزته بعدش میره پیش اون اسباب بازیهای دیگه گوشه کمد ...
نویسنده :
مامان
13:49